سفارش تبلیغ
صبا ویژن


دریــــــــای نـــور

 

معلم رو به من کرد و پرسید: تو که امتحانت خیلی خوب شده چرا به جای اسمت نوشتی بگذار گمنام بمانم؟معلم دین وزندگیمان بود....خلاق ترین معلمی که به عمرم دیده بودم...از نظراکثر بچه ها که با روحیاتم آشنایی داشتند، کارم

عجیب نبود..جوابم سکوتی سبز و یک لبخند گرم بود...

اما این نغمه در تفکرات به گل نشسته ام آن روزموج میزد....

((مردان خدا زمانی لایق برای گمنامی و شهادت شدند که امتحان خدا را خوب داده بودند))

شهیدان راه خدا.سبکبالان.شهیدان این سرزمین...شلمچه وطلائیه

ویا

همانا خوبان واولیاءالله در این دنیا گمنام اند

بهترین امتحان را شهدا داده اند

اول سال....یادش بخیر 

 


نوشته شده در دوشنبه 91/11/30ساعت 9:2 عصر توسط رهسپاریار نظرات ( ) |

چگونه فرایند یادگیری خود را مدیریت کنیم؟

 
درآمدی بر دانش «فراشناخت»
چند سؤال!
یادگیری در ما چگونه صورت می‌گیرد؟
یادگیری چه مراحلی دارد؟
چگونه می‌توانیم نسبت به یادگیری خود اشراف داشته باشیم؟
موفقیت تحصیلی، چه ارتباطی با مهارتهای فراشناختی می‌تواند داشته باشد؟
? شناخت و فراشناخت؟!
روش و مهارتهای یادگیری به راهبردهای شناختی و فراشناختی تقسیم می‌شود.
یادگیرنده ماهر، کسی است که هم به روشهای شناختی مجهز است و هم به روشهای فراشناختی.
چگونه فرایند یادگیری خود را مدیریت کنیم؟



درآمدی بر دانش «فراشناخت»

چند سؤال!

یادگیری در ما چگونه صورت می‌گیرد؟

یادگیری چه مراحلی دارد؟

چگونه می‌توانیم نسبت به یادگیری خود اشراف داشته باشیم؟

موفقیت تحصیلی، چه ارتباطی با مهارتهای فراشناختی می‌تواند داشته باشد؟

? شناخت و فراشناخت؟!


روش و مهارتهای یادگیری به راهبردهای شناختی و فراشناختی تقسیم می‌شود.

یادگیرنده ماهر، کسی است که هم به روشهای شناختی مجهز است و هم به روشهای فراشناختی.

شناخت و فراشناخت، دو مفهوم مکمل یکدیگرند. شناخت به فرایندهایی اشاره می‌کند که ما به کمک آنها یاد می‌گیریم، فکر می‌کنیم و به یاد می‌آوریم. اما فراشناخت به دانش ما درباره فرایندهای شناختی خودمان و چگونه استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدفهای یادگیری گفته می‌شود. به دیگر سخن، فراشناخت به دانش یا آگاهی از نظام شناختی خود و یا به دانستن درباره دانستن گفته می‌شود.

دانش فراشناختی می‌تواند به فرد امکان دهد که یادگیری خود را مدیریت کند؛ چرا که راهبردهای فراشناختی، تدبیرهایی هستند برای نظارت بر راه‌های یادگیری و هدایت آن‌ راه‌ها. این راهبردها به ما می‌گویند که برای سهولت بخشیدن به فرایند یادگیری، یادآوری و سازمان‌دادن داشته‌ها، از چه راه‌هایی استفاده کنیم .

درست همان گونه که کار یک مدیر عامل در سازمان، اداره سازمان است، کار یک فرد نیز مدیریت بر تفکر و اندیشه خود است و دانش فراشناختی این امکان را به فرد می‌دهد تا این توانایی را به دست آورد.

? دانش «فراشناختی» چه کمکی به ما می‌کند؟

? ما را یاری می‌دهد تا به هنگام یادگیری و دانستن، پیشرفت خود را زیرنظر بگیریم؛ همچنین این دانش به ما کمک می‌کند تا نتایج تلاشهایمان را ارزیابی کنیم و میزان تسلط خود را بر مطالبی که آموخته‌ایم، بسنجیم.

? فرد با یادگیری این دانش به این درک می‌رسد که مثلاً بهتر است شماره تلفنها را بنویسد؛ و گرنه آنها را فراموش خواهد کرد؛ یا اینکه لازم است پاراگراف‌های پیچیده را دوباره بخواند یا آنها را خلاصه کند تا منظور نویسنده را بهتر بفهمد؛ یا اینکه از مطالب یادداشت‌برادری کند.

دانش «فراشناخت» به سه مطلب مهم اشاره می‌کند:
1- دانش مربوط به خود یادگیرنده؛

مانند آگاهی از رجحانها، علاقه‌ها، نقاط ضعف و عادتهای مطالعه و مثل آگاهی یادگیرنده از اینکه او نمی‌تواند در محیط شلوغ و پرسروصدا مطالعه کند و یا اینکه اگر در شب مطالعه کند، بهتر یاد می‌گیرد.
 
2- دانش مربوط به تکلیف یادگیری؛

مانند اطلاعات مربوط به دشواری تکالیف مختلف و مقدار کوشش مورد نیاز برای انجام تکالیف تحصیلی.
مثلاً اینکه یادگیرنده بداند بحث مقدمه واجب در اصول فقه به دلیل دشواری و مغلق بودن، نیازمند صرف زمان و کوشش بیشتری جهت درک دقیق آن است.
 
3- دانش مربوط به راهبردها و یا تکنیک‌های یادگیری و چگونگی استفاده از آنها؛

مثلاً یک یادگیرنده، باید از تکنیک‌های مختلف یادگیری مانند خواندن سؤالی، روزنامه‌خوانی، خواندن اجمالی و دقیق‌خوانی و … آگاهی داشته باشد تا در موقع لزوم به هنگام یادگیری، از آنها استفاده کند.
? راهبردهای «فراشناختی» بر راهبردهای یادگیری، اعمال کنترل می‌کنند و به آنها جهت می‌دهند.
به سخن دیگر، می‌توان به یادگیرندگان، راهبردهای یادگیری بسیاری را آموزش داد؛ اما اگر آنان از مهارتهای فراشناختی لازم بی‌بهره باشند و ندانند در یک موقعیت معین، کدام راهبرد یا تکنیک یادگیری مورد استفاده قرار می‌گیرد و چه وقت باید تغییر استراتژی داد، هرگز یادگیرندگان موفقی نخواهند شد.
تحقیقات نشان می‌دهد فراگیرانی که دارای آگاهی فراشناختی هستند، در مقایسه با فراگیران ناآگاه، از خود عملکرد بهتری نشان می‌دهند. این برتری به خاطر این است که آگاهی فراشناختی به فرد امکان می‌دهد تا برای یادگیرد خود برنامه‌ریزی کند و به گونه‌ای بر آن نظارت داشته باشد که مستقیماً باعث بهبود عملکردش شود.
****
خوانندگان حرفه‌ای از توانایی فراشناختی بالایی برخوردارند؛ بدین صورت که ….
آنها بر مطالعه خویش نظارت می‌کنند و تغییرات لازم را به وجود می‌آورند؛ یعنی برای متون مشکل، سرعت مطالعه خود را آهسته می‌کنند؛ مقالات انتزاعی را دوباره می‌خوانند و از گزارشهای پیچده، یادداشت برمی‌دارند.
خوانندگان خوب با کمترین تلاش آگاهانه، بر جریان مطالعه خویش نظارت و آن را تنظیم می‌کنند. این افراد زمانی از نظارت بر مطالعه خویش آگاهی می‌یابند که با مشکل روبه‌رو می‌شوند؛ مثلاً به جمله‌ای بی‌معنا برخورد می‌کنند و تلاشی که برای اصلاح و فهم درست صورت می‌دهند، نظارت ایشان بر درک عبارات و جملات را آشکار می‌کند.
برخلاف گروه اول، خوانندگان غیرحرفه‌ای اغلب از وضعیت خویش در جریان مطالعه آگاه نیستند. آنها ممکن است متون مختلف را به شکل یکسان بخوانند.
این افراد معمولاً به صورت موثری بر جریان مطالعه خویش نظارت ندارند و آن را تنظیم نمی‌کنند. به نظر می‌رسد که خوانندگان غیرحرفه‌ای، زمانی که مطلبی را درک نمی‌کنند، از عدم درک خویش آگاه نیستند و اگر هم متوجه شوند، ممکن است که از راه‌حل مشکل و نحوه استفاده از آن بی‌اطلاع باشند.
 
تمایز بین راهبردهای شناختی و فراشناختی

 با ذکر یک مثال، سعی می‌کنیم این تمایز را نشان دهیم:
- من تصمیم‌ می‌گیرم معانی اصطلاحات مربوط به درس اصول فقه را بیاموزم؛ انتخاب هدفی که فکر می‌کنم از عهده آن برمی‌آیم. (یک تجربه فراشناختی)
- به مطالعه مطلب مورد نظر خود می‌پردازم. (فعالیت شناختی)
- بعد از خواندن چند سطر، مکث می‌کنم؛ احساس مبهمی از اینکه چیزی را نفهمیده‌ام، به من دست می‌دهد. (تجربه فراشناختی)
- آن دو سطر را دوباره می‌خوانم.(فعالیت شناختی)
- حال احساس می‌کنم که دارم می‌فهمم. (تجربه فراشناختی)
- به خواندن ادامه می‌دهم و به هر تعریفی که برمی‌خورم، یکی دوبار آن را برای خودم تکرار می‌کنم. (مرور ذهنی، یک راهبرد شناختی)
- احساسی به من دست می‌دهد، حاکی از اینکه دارم یاد می‌گیرم. (تجربه فراشناختی)
- کارم را به پایان می‌‌رسانم. به هر یک از اصطلاحات نگاه می‌کنم و به آرامی، تعریف آن را تکرار می‌کنم. (فعالیت شناختی)
- از اینکه مطالب را می‌فهمم و تا امتحان فردا آنها را به یاد خواهم داشت، احساس رضایت می‌کنم. (تجربه فراشناختی)


معرفی سه راهبرد مهم فراشناختی
 راهبردهای برنامه‌ریزی
 
این راهبردها شامل موارد زیر است:


1- تعیین هدف برای یادگیری
2- پیش‌بینی زمان لازم برای مطالعه
3- تعیین سرعت مناسب مطالعه
4- تحلیل چگونگی برخورد با موضوع
5- انتخاب راهبردهای یادگیری مفید

 
 
دانش پژوهان موفق، آنهایی نیستند که فقط سر کلاس حاضر می‌شوند و به درس گوش می‌دهند؛ یادداشت برمی‌دارند و منتظر می‌مانند تا تاریخ امتحان فرا برسد؛ بلکه دانش‌پژوهان موفق، کسانی هستند که زمان مورد نیاز برای انجام تکالیف درسی را پیش‌بینی می‌کنند؛ درباره تحقیقاتی که باید انجام دهند، اطلاعات لازم را به دست می‌آورند و به هنگام ضرورت، گروه‌های کاری تشکیل می‌‌دهند و از سایر رفتارهای نظم‌دهی نیز استفاده فراوان می‌برند.
به دیگر سخن، دانش‌پژوهان موفق، یادگیرندگانی فعال‌اند؛ نه منفعل.

 
راهبرد کنترل و نظارت
منظور از کنترل و نظارت، ارزشیابی یادگیرنده از کار خود و آگاهی یافتن از چگونگی پیشرفت و هدایت آن است.
از جمله، می‌توان نظارت بر توجه در هنگام مطالعه و کنترل زمان و سرعت مطالعه را نام برد. این راهبرد به یادگیرنده کمک می‌کند تا هر وقت به مشکلی برمی‌خورد، به سرعت آن را تشخیص داده و در رفع آن بکوشد.

 
به مثال زیر توجه کنید:
شما مشغول مطالعه و آماده شدن برای امتحان درس اصول فقه هستید. از خود درباره این درس سؤالهایی می‌پرسید و متوجه می‌شوید که بعضی قسمتهای کتاب را خوب نفهمیده‌اید.
به عبارت دیگر، درمی‌یابید که روش خواندن و یادداشت‌برداری شما برای این قسمتهای کتاب موثر نبوده است و لازم است راهبرد یادگیری دیگری را به کار ببندید.

 
راهبرد نظم دهی
راهبردهای نظم‌دهی، موجب انعطاف‌پذیری در رفتار یادگیرنده می‌شوند و به او کمک می‌کنند تا هر زمان که ضرورت داشته باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد.
راهبردهای نظم‌دهی با راهبردهای کنترل و نظارت، به طور هماهنگ عمل می‌کنند. به عنوان مثال، وقتی که یادگیرنده از راه کنترل و نظارت متوجه می‌شود که در یادگیری، موفقیت لازم را به دست نمی‌آورد و این مشکل، ناشی از کم یا زیادی سرعت مطالعه یا راهبرد غیرموثر یادگیری است، بلافاصله سرعت خود را تعدیل می‌کند یا راهبرد موثرتری را برمی‌گزیند.
بنابراین، یادگیرندگان بهره‌مند از راهبردهای نظم‌دهی، حاضر نمی‌شوند که به روشهای ناموفق یادگیری و مطالعه ادامه بدهند؛ بلکه همواره از راه نظارت بر کار خود، نواقص روشها و راهبردهای یادگیری‌شان را شناسایی می کنند و به اصلاح و یا تعویض آنها، اقدام می‌نمایند.
با توجه به توضیحات فوق، از جمله مهم‌ترین راهبردهای نظم‌دهی، تعدیل سرعت مطالعه و یادگیری و نیز اصلاح یا تغییر راهبردهای یادگیری است.


منبع: سایت باشگاه اندیشه به نقل از مجموعه بروشورهای خشت اول، شمار

 


نوشته شده در جمعه 91/11/27ساعت 11:33 عصر توسط نظرات ( ) |

. امروزه بسیاری از علائم ظهور دیده می شود و انتظار بقیه نیز می رود.

هیچ انقلابی در جامعه انسانی بدون نشانه های قبلی صورت نمی گیرد. در احادیث اسلامی نیز اشاره به یک سلسله علامتها و نشانه ها برای نزدیک شدن آن رستاخیز عظیم آمده است که می توان آنها را بر دو گونه تقسیم کرد:

دسته اوّل، نشانه هایی که کم وبیش در هر انقلابی - به تناسب ابعاد آن - قابل پیش بینی است. دسته دوّم، جزئیاتی است که از طریق اطّلاعات ومعلومات عادّی نمی توان به آنها پی برد وبیشتر شکل یک پیشگوئی اعجاز آمیز را دارد.

نشانه ای که با مشاهده آن می توان نزدیک شدن هر انقلابی پیش بینی کرد گسترش ظلم و جور و فساد و تجاوز به حقوق دیگران و انواع مفاسد اجتماعی و انحرافات اخلاقی است که خود عامل توسعه فساد در جامعه است. طبیعی است فشار که از حدّ گذشت، انفجار رُخ می دهد. زیرا انفجارهای اجتماعی همانند انفجارهای میکانیکی به دنبال فشارهای شدید و زاید از حد است. گسترش دامنه های ظلم وفساد، بوسیله ضحّاکان هر زمان، بذرهای انقلاب را آبیاری می کند، و کاوه های آهنگر را در کنار کوره های آتش پرورش می دهد. کم کم بحران اوج می گیرد و لحظه انقلاب نزدیک می گردد.

در مورد نزدیک شدن انقلاب بزرگ جهانی و ظهور مصلح بزرگ مهدی نیز مسأله همین گونه است. منتها هیچ لزومی ندارد که مانند افرادی منفی باف به فکر توسعه فساد و ظلم بیشتر بیفتیم بلکه با توجّه به وجود مفاسد در مقیاس وسیع و به حدّ کافی باید در ساختن خود و دیگران و یک گروه نیرومند شایسته و شجاع و آگاه که پرچم دار انقلاب باشد کوشش کنیم.

به هر حال این موضوع در بسیاری از روایات اسلامی تحت عنوان (کما ملئت ظلماً وجوراً) (همانگونه که جهان از ظلم وجور پر شده باشد) آمده است. عین این تعبیر در بسیاری از احادیث که در منابع شیعه واهل سنّت آمده دیده می شود و از مجموع آنها استفاده می شود که از روشنترین نشانه های این انقلاب همین موضوع است.

در روایات اسلامی چنان انگشت روی جزئیات این علائم و مفاسد گذارده شده که گوئی این پیشگوئیها مربوط به 14 یا 13 قرن پیش نیست؛ بلکه مربوط به همین قرن است ویا چند سال قبل صورت گرفته؛ و امروز که بسیاری از آنها را با چشم خود می بینیم قبول می کنیم که راستی معجزه آساست! از جمله در روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره به دهها نوع از این مفاسد که قسمتی از آن جنبه اجتماعی و سیاسی و قسمتی جنبه اخلاقی دارد، شده است که مطالعه آن انسان را عمیقاً در فکر فرو می برد و اگر خوب دقّت کنیم می بینیم بسیاری از این مفاسد بزرگ در مجتمعات کنونی جنبه عینی به خود گرفته است و انتظار بقیه نیز می رود.

ظهور صغری و ظهور کبری مطلب دیگری که لازم است در این ایام به آن توجه پیدا کنیم سخنی است که در بعضی از نوشته هایم آورده ام وتمایل دارم که عمومی هم عرض کنم مخصوصا برای جوانان عزیز .

برای حضرت مهدی علیه السلام یک غیبت صغری و یک غیبت کبرا است یعنی درست مانند آفتاب وقتی می خواهد پنهان شود ابتدا قرص خورشید پشت افق پنهان می شود ولی هوا نیمه روشن است و کم کم این روشنایی برچیده می شود و تاریک می شود برای ظهورش هم یک ظهور کبرا و یک ظهور صغرا است مانند موقعی که آفتاب می خواهد طلوع کند قرص خورشید هنوز پیدا نشده اما هوا نیمه روشن است و بعد خورشید دیده میشود مرحله غیبت ایشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ایشان هم ظهور صغرا و هم ظهور کبرا دارد در ظهور صغری توجه مردم به امام زمان علیه السلام زیاد می شود و همه جا صحبت از امام زمان علیه السلام است و جلسات امام زمان علیه اسلام پرشور می شود و بحث های امام زمان (ع) همه جا را می گیرد وضع طوری می شود که مردم تشنه می شود و آماده می شوند ما تصور می کنیم که در این عصر و زمان ما ان شاء‌الله در بین الطلوعین ظهور حضرت مهدی (ع) قرار داریم.

من فراموش نمی کنم پنجاه سال قبل موسساتی که به نام حضرت مهدی علیه السلام بود خیلی کم بود و کتاب هایی که درباره حضرت مهدی علیه السلام نوشته شده بود به اندازه امروز نبود و سخن از امام مهدی علیه السلام به این گستردگی نبود اگر کسی چهل یا پنجاه سال قبل مسجد جمکران می رفت در بهترین شب ها ده یا بیست نفر بودند اما الان صدها هزار نفر در بعضی از شب های حساس هستند ما به سوی طلوع کبرا پیش می رویم .  اگر می خواهیم به آن ظهور کمک کنیم این ظهور صغرا را توسعه دهیم همین بحث های مختلف درباره حضرت را میان جوانان و بزرگسالان و زنان و مردان و مسلمانان و غیر مسلمانان توسعه دهیم و به اینترنت بکشانیم خلاصه با امواج نام مهدی علیه السلام را به همه دنیا برسانیم و این ظهور صغرا را پر رنگ کنیم تا نام حضرت مهدی علیه السلام در همه جلسات حضور پیدا کند من معتقدم اگر این کار را بکنیم این یک مصداق عملی دعای تعجیل فرج می شود.


 جمعه بیستم بهمن 1391  20:20  اَلبَیعتُ ِلله


نوشته شده در جمعه 91/11/27ساعت 11:17 عصر توسط نظرات ( ) |

 


 

درغروب خورشیدآسمانی دلسوخته.یاصاحب الزمان

دارد چه بلایی سرمان می آید

کی قسمت خوب داستان می آید؟



قرآن خدا سوخته اما دارد

دود از دل صاحب الزمان می آید

 


 
نوشته شده در پنج شنبه 91/11/26ساعت 6:9 عصر توسط رهسپاریار نظرات ( ) |

گل نرگس.امام زمان.یابن الحسن.مهدی(عج).یوسف زهرا

آدم ها وقتی به بن بست دنیامی رسند.خواستار یک منجی اند که نجات بخش روح آن ها باشد!!

انسان فطرتاً منجی طلب خلق شده است

اما انسان ها درهنگام پوچی این رامی فهمند

شاید علت افزایش فیلم های آخر زمانی در غرب همین باشد

خداوند همه چیز رادر این دنیا فانی خلق کرد....وما آدمیان چه قدر دیر می فهمیم این دریای لذت ها....خوشی ها.....این کوه های مشکلات وبدبختی هایی که مانند دیوار چین میمانند...تمام شدنی ست...

اللهم عجل ولیک الفرج

آمین

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 91/11/18ساعت 5:50 عصر توسط رهسپاریار نظرات ( ) |

در این باران نگاه های مسموم،چتر حجاب راباخود بردار......

در این باران نگاه های مسموم،چتر حجاب راباخود بردار

در روزگاری که چشم های سیاه شبیه آدمیان حریص تر ازهمیشه است عدّه ای رویای زیبایی رادر هتک عفت می بینند.در هتک حریمی که تندیس حیا،یاس بوستان محمدی دردفتر اندیشه های یک بانو به جا مانده است

بانو...نجابت وکمیای غیرتت را به لبخندی هرزه مفروش


نوشته شده در دوشنبه 91/11/16ساعت 7:41 عصر توسط رهسپاریار نظرات ( ) |

 

یک پسر کوچک از مادرش پرسید : چرا گریه میکنی ؟ مادرش به او گفت : زیرا من یک زن هستم.پسربچه گفت : من نمی فهمم.

مادرش او را در آغوش گرفت و گفت : تو هیچگاه نخواهی فهمید!بعدها پسر کوچک از پدرش پرسید چرا مادر بی دلیل گریه می کند؟پدرش تنها توانست به او بگوید تمام زن ها برای هیچ گریه می کنند.

پسر کوچک بزرگ شد و به یک مرد تبدیل شد.ولی هنوز نمی دانست که چرا زن ها بی دلیل گریه می کنند.بالاخره سوالش را برای خداوند مطرح کرد و مطمئن بود که خدا جواب را می داند.او از خدا پرسید خدایا چرا زن ها به آسانی گریه می کنند؟خدا گفت زمانی که زن را آفریدم می خواستم که او موجود بخصوصی باشد.بنابراین شانه های او را آنقدر قوی آفریدم تا بار همه دنیا را به دوش بکشد و همچنین شانه هایش آنقدر نرم باشد که به بقیه آرامش دهد.من به او یک نیروی درونی قوی دادم تا توانایی تحمل زایمان بچه هایش را داشته باشد و وقتی آن ها بزرگ شدند توانایی تحمل بی اعتنایی آن ها را نیز داشته باشد.به او توانایی دادم که در جایی که همه از جلو رفتن ناامید شده اند او تسلیم نشود و همچنان پیش برود.به او توانایی نگهداری از خانواده اش را دادم حتی زمانی که مریض یا پیر شده است ، بدون اینکه شکایتی بکند.به او عشقی داده ام که در هر شرایطی بچه هایش را عاشقانه دوست داشته باشد حتی اگر آن ها به او آسیبی برسانند.به او توانایی دادم که شوهرش را دوست داشته باشد و از تقصیرات او بگذرد و همیشه تلاش کند تا جایی در قلب شوهرش داشته باشد.به او این توانایی را دادم که تمامی این مشکلات را حل کرده و با وفاداری کامل در کنار شوهرش باقی بماند.و در آخر به او اشک هایی دادم که بریزد.این اشک ها فقط مال اوست و تنها برای استفاده اوست در هر زمانی که به آنها نیاز داشته باشد.او به هیچ دلیلی نیاز ندارد تا توضیح دهد چرا اشک می ریزد.خدا گفت حالا می بینی که زیبایی یک زن در لباس هایی که می پوشد نیست در ظاهر او نیست.در شیوه آرایش موهایش نیست بلکه زیبایی یک زن در چشمانش نهفته است.زیرا چشم های او دریچه روح اوست و قلب او جایی است که عشق او به دیگران در آن قرار دارد…

 

 


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:52 عصر توسط نظرات ( ) |

مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخش...

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند ولی مهربان

باش..

اگر شریف و  درستکار باشی فریبت میدهند ولی شریف و درستکار باش.

نیکی های امروزت را فراموش میکنند ولی نیکوکار باش.بهترین های خود را به دنیا

ببخش حتی اگر هیچگاه کافی نباشد و در نهایت میبینی هر آنچه هست همواره

میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم...

                                    


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:47 عصر توسط نظرات ( ) |


با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید...

سه ظرف را روی آتش قرار دادیم. در یکی از ظرفها هویج در دیگری تخم مرغ و در دیگری قهوه ریختیم و پس از 15 دقیقه:

هویج که سفت و محکم بود نرم و ملایم شد.

تخم مرغ که شل و وارفته بود سفت ومحکم شد دانه های قهوه در آب حل شدند و آب رنگ و بوی قهوه گرفته است. حالا فرض کنید آبی که در حال جوشیدن است مشکلات زندگیست. شما در مقابل مشکلات چگونه اید؟

مثل هویج سخت و قوی وارد مشکلات می شوید ودر مقابل بسیار خسته میشوید امیدتان را از دست داده وتسلیم می شوید. هیچ وقت مثل هویج نباشید...!

با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید از دیگران متنفر میشوید و همواره تمایل به جدال دارید.

هیچ وقت مثل تخم مرغ نباشید…!

در مقابل مشکلات مثل قهوه باشید. آب قهوه را تغییر نمیدهد. قهوه آب را تغییر میدهد. هر چه آب داغتر باشد طعم قهوه بهتر میشود…!

پس بیایید در مقابل مشکلات مثل قهوه باشیم ما مشکلات را تغییر دهیم. نگذاریم مشکلات ما را تغییر دهد.

از طعم قهوه تان لذت ببرید…

 

 


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:44 عصر توسط نظرات ( ) |

مؤدبدر بازگشت از کلیسا، جک از دوستش می پرسد:

«فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟

دوستش جواب می دهد: چرا از کشیش نمی پرسی؟»

جک نزد کشیش می رود و می پرسد:

جناب کشیش، می توانم وقتی در حال دعا کردن » هستم، سیگار بکشم

کشیش پاسخ می دهد: نه، پسرم، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است.

جک نتیجه را برای دوستش بازگو می کند…

دوستش می گوید: تعجبی نداره. تو سوال را درست مطرح نکردی. بگذار من بپرسم.

او نزد کشیش می رود و می پرسد: آیا وقتی در حال سیگار کشیدنم می توانم دعا کنم؟

کشیش مشتاقانه پاسخ می دهد: مطمئناً ، پسرم. مطمئناً !


نوشته شده در یکشنبه 91/11/8ساعت 2:43 عصر توسط نظرات ( ) |

   1   2      >
Design By : Pars Skin