دریــــــــای نـــور
فاطمه اکتفا به نامش نکنید ********************** بر حاشیهی برگ شقایق بنویسید ********************** پیمبری که عمری غم خوار امتش بود دل از غم فاطمه توان دارد ، نه ******************** حضرت محمد (ص) می فرمایند : فاطمه پاره تن من است . هرکه او را بیازارد ، مرا آزرده خاطرکرده ******************** در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر
یا علی قبر پرستویت کجاست؟ ********************* من با که گویم این که بهارم خزان شده ********************* ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ********************** خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر ، تسلیت باد .
نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس که در او محبت زهرا نیست
علامه اگر هست سلامش نکنید
گل ، تاب فشار در و دیوار ندارد
روی کبود زهرا (س) اجر نبوتش بود ؟!
و ز تربتِ او کسی نشان دارد ، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر ، زوّاری
جز مهدی صاحب الزمان دارد ، نه
و هر که او را شاد کند ، مرا نیز خوشحال نموده است .
دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
محتاج عطا و کرم فاطمه ایم
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
Design By : Pars Skin |