دریــــــــای نـــور
این روز ها حس غریبی سایه به سایه لحظات عمرم را به دست بادی می سپارد که من مقصدی برایش نمی بینم.
معجزه های ریاضی و عددی در قرآن دکتر (رشادخلیفه)دانشمند مسلمان مصری با کمک عده ای از مسلمانان متخصص و صرف وقت بسیار تحقیقات گسترده ای را در نظم ریاضی کاربرد حروف و کلمات در قرآن شروع نموده و با الهام از آیات 11تا 31 سوره مدثر که عدد19 را کلید رمز اعجاز آمیز قرآن وآسمانی بودن آن معرفی میکنند به کمک عدد19 توانست رمز نظم ریاضی حیرت انگیز و اعجاز آمیز حاکم بر حروف قرآنی را کشف نماید.
خواست خدای توانا بوده است که این نظم پیچ در پیچ عددی قرآن مخفی نماند تا تایپ شود که سرچشمه غیبی قرآن از جانب خداوند متعال است و نیز در عرض گذشت قرون بوسیله ذات او محافظت میشده و از گزند تغییر افزایش یا کاهش در امان مانده است. رمزهای اعجاز آمیز قرآن منحصرا از این قراراند: 1ـاولین آیه قرآن"بسم الله الرحمن الرحیم" دارای 19 حرف عربی است. بسم الله علت اصلی نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ یعنی ما نماز را به جهت این که دستور خداوند و تکلیفی شرعی بر عهده ما است، به جا می آوریم؛ هرچند به روشنی می دانیم که نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه این ها می توان پرسید: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟ سرکلاس... قراره درس جدید رو معلم بدن....فقط خدا میدونه چه فکری الان تو سرشونه ودرس جدید رو می خوان با چه روش جدیدی بدن کلا یه بار نشده از اول سال مثل همه معلما بی دردسر درس بدن .... حالا این طرف مثبت ماجراست...بد بختی از اونجایی شروع میشه که بخوان امتحان یا پرسشی داشته باشن!! خدا این دفعه رو به خیر بگذرونه...البته ناگفته نمونه که ایشون به خواطر نو آوری ها وخلاقیت هایی که دارن بچه های کلاس دوستشون دارن پاشدن روی تخته کلاس یه سری کلمات نوشتن....بعد هم گفتن با این کلمات یه متنی بنویسید که هم از درون مایه ومفهوم،وهم عین کلمات درون آن متن استفاده شده باشه... به بهترین متنی که مفهوم درس رو برسونه 20داده میشد....سوال کرد،چون کسی پیش مطالعه نداشت شد این کار رو بکنه. البته ازاول سال همیشه درس بعد رو همه بچه ها پیش مطالعه داشتن،یعنی جو کلاس این طورپذیرفته شده بودامابه خاطرامتحان واین که دوجلسه ای بود نوع تدریسشون نیازی به پیش مطالعه نداشت کسی هم نخوانده بود بهترین نوشته به پیشنهاد خانم روی وبلاگ قرار میگرفت یه نگاهی به کلمات انداختم...ظاهرا هیچ ربطی به هم نداشتن، بدی-پیش گیری-روش عملی-دعوت-ترک- بیماری مسری-اقدام مناسب-امام حسین(علیه السلام) درس چهاردهم دین وزندگی...نظارت همگانی...دیگه به اخلاق دبیرمون عادت کرده بودیم... شانسمون گفت کلمه ی امر به معروف....رو فاطمه به چشمش خورده بود ده دقیقه بعد سینزده مفهوم متفاوت ....یکی از بچه هاهم یه داستان ساختگی نوشته بود همه خوندن ....به نظرخانم صابری نوشته های همه خوب بود... رای گیری شد 3نفر برگزیده شدند خانم ها:فاطمه دهخدا-حمیده باقری-شیدا دستجردی فاطمه دهخدا: دردین اسلام همیشه ترک بدی ها ودعوت به خوبی ها یعنی همان همر به معروف ونهی از منکرتوصیه شده است ونمونه هایی از آن وجود دارد که همه آن را میدانند وآن را به عنوان نمونه بارز روش عملی برای پیش کیری از گناهان میشناسند همانند امام حسین(علیه السلام)که در روز عاشورا چندین بار سخن رانی کرده وبادعوت به خوبی ها وترک بدی ها با اقذامی مناسب خواستند تادشمنان اسلام را متوجه اشتباه خود کننداما در آن روزگار بیماری مسری فریب خوردن در بین تمام مسلمین شایع بود درست مانند امروز وجامعه ی ما که بیماری مسری بی حجابی و بی بند وباری از دنیای غرب وارد دنیای ما شده است ودیگر هیچ کس به پند های افرادی که می خواهند[به وظیفه ی شان عمل کنندو]نهی از منکر کنند گوش نمی کنند [البته ناگفته نماند این کار در جامعه ی امروزه ی ما نیاز به مهارت های خاصی دارد و بدون این مهارت هاموجب نابسامانی بیشتر جامعه خواهیم شد] و افرادمجذوب رسانه های غربی شده اند گفتم: خستهام گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله گفتم: هیشکی نمیدونه تو دلم چی میگذره گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید جمعه هشتم اسفند ماه پلک های حسین چند لحظه ای بی خوابی شب های قبل را تسکین داده است که پیام یکی از گردان ها ی مستقر در خط مقدم او را از خودبی خود می کند -به ما غذا نرسیده است چند دقیقه بعد مشخص میشود که در یک ساعت گذشته دو ماشین غذا رفته وهردو درمسیر رسیدن به خط مقدم منهدم شده اند وماشین سوم در راه است حسین از سنگر خارج میشود آتش سنگین است -حاجی شما در سنگر بمانید. ما راننده را میاریم تا توجیه بشه. اما اونگران ماشین سوم است و حاضر به رفتن داخل سنگر نیست بالاخره راننده که پیرمردباصفایی است از راه میرسد حاجی او را در آغوش میگیرد ویک دیگر را میبوسند. -مسیر پر از آتیشه اگر نمی تونی ومی ترسی خودم راننده بشم. -حاج اقا می برم. خیال شما راحت باشه... ناگـــــــــــــــــــهان انفجاری زمین وزمان را به آتش میکشد..... . حســــــــــــین آرام خفته است... پر زد....سبک بال....چنین روزی...... .... رسیدیم به کارون،ضربان قلبم شدت گرفته بود روی پل دارخویین....یاد هشتم فروردین سال شصت افتادم که نزدیک بود حسین داخل آب غرق شود وسط پل نگاهی به صورت خونین او کردم دندان هایش شکسته و یک تکه استخان سینه اش روی لباسش افتاده بود .... وغروب جمعه، هشتم اسفند ماه هزار وسیصد وشصت وپنج،مسجد چهارده معصوم شهرک دارخوین که بیش از ده هزار شهید را به خود دیده بود اکنون بدن پاره پاره ی حاج حسین را به مهمانی پذیرفته است -خدایا فرمانده ی ما از پیش ما رفت. تنهایمان گذاشت... -خدایا دیگر صدای اورا از پشت بی سیم نمی شنویم..... -خدایا دیگر تلاوت قرآن اورا نمی بینیم..... -خدایا عجب نعمتی را از ماگرفتی..... قسمتی از کتاب <<جز لبخند چیزی نگفت>> بیست وشش سال پیش....چنین روزی مردی از تبار عاشقان پس ازبیست و نه سال به سوی معشوقش شتا فت...وکسی که به من یاد داد عاشق باشم...به احتمال زیاد هم پنج شنبه مراسم سالگرد شهادتشون در گلستان شهدای اصفهان برگزار خواهد شد
در پس دقایق،این خاطره هایند...که جلوه نمایی میکنند... خوب..........بد....سخت. و.... هرچه خواهی اسمش را بگذار... زندگی یعنی....مجموع خاطرات تلخ و شیرین... عقربه راه برگشت ندارد این ساعت است که در پیچ و تاب ارقامی تکراری سردر برف کرده.... تلاطم امواج دریای زندگی بی نهایت است در پس هرصعود، نزولی هم هست.....فقط.... یک ناخدای خوب در این دریا.....مقاوم وصبور است... ناخدایی که راه بازگشت ندارد ....باید برود.... اگر بداند که دریا...جای اونیست... تا ازدست ندهیم....قدر نمیدانیم.... خدایا کمکمان کن......اگر طوفانی هم هست اسیرش شویم
درکوچه پس کوچه های خیال های خاکی ام گم شده ام....
فقط می دانم..
تارسیدن به واقعات راهی نیست....اگـر...
وهمین اگر هاهستند که ما در های اجابت را بسته می بینیم..
خدایا
من مهدی ام را میخواهم....امامم را، آقایم را....
انگارمدتیست
شبیه بچه های دو ساله شده ام....
واین همه ی افکاری بود که در راه به آن ها فکر میکردم
..............
آرام، آرام...ازمیان صدها گل لاله...میگذرم
فکری مرا میان خاطرات بااو انداخت حس کردم چه قدر دلتنگ اوشده ام...
وحالا درآخرین پنج شنبه ی سال قدم به قدم به حسین نزدیک تر میشدم...
حاج حسین خرازی
ازبهترین لحظات عمر من در کنار آن ها بودن است
چه گذشت...
چه گذشت...
وبه یاد پلاکی که....
دلم آرام گرفته بود
چگونه میتوان دلکند از او...
شهدادم عیدی مارو یادتون نره
ذکر چیست؟ چند نوع ذکر داریم؟ بهترین ذکر چیست؟
1- «ذکر»، یعنی یادکردن، خواه با زبان باشد، یا با قلب یا با هر دو، بعد از نسیان باشد، یا بعد از ادامه ذکر.
2-به عبارت دیگر، ذکر حالت روحی خاصی است که انسان در آن حال، دانسته خویش را مورد توجه قرار میدهد و گاهی به یادآوری چیزی با زبان و گاهی به حضور چیزی در قلب گفته میشود.
فضیلت ذکر خدا
ذکر خدای سبحان از بهترین و پاکیزهترین اعمال نزد خدا، برترین لذّت نزد دوستداران خدا، خوی و خصلت خوب مؤمنان و صالحان و نشان همنشینی با محبوب واقعی بوده و مایه شرافت و رستگاری انسان میباشد و در آیات قرآنی و روایات اسلامی مورد سفارش واقع شده است. قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً...»2
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را بسیار یاد کنید... .
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«اِعْلَمُوا اَنَّ خَیْرَ اَعْمالِکُمْ عِنْدَ مَلیکِکُمْ وَ اَزْکاها وَ اَرْفَعَها فی دَرَجاتِکُمْ وَ خَیرَما طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمعسُ، ذِکْرُاللهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی فَاِنّهُ اَخْبَرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقال اَنا جَلیسُ مِنْ ذَکَرَنی.»3
بدانید که بهترین اعمال شما نزد خداوند و پاکیزهترین آنها و آنچه از همه بیشتر درجات شما را بالا میبرد و بهترین چیزی که آفتاب بر آن تابیده، ذکر خدای سبحان است؛ زیرا خدای تعالی از خودش خبر داده، فرمود: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::.
Design By : Pars Skin |